اگه من دستاتو کم نوازش کردم ، در عوض از عکست تو را خواهش کردم
اگه من چشمامو از تو می دزدیدم ، توی قلبم عشقو به تو می بخشیدم
********
دوستت دارم شاهدی ندارم جز کوچه پس کوچه های خلوت دل
*******
حالا دلم را مانند آسمان نقاشی می کنم ، اما میخواهم آلودگی و ابر های سیاه اش را پشت رنگ های آبی گم و پنهان کنم
********
نفس می کشم ، تا به جای مرده ها خاکم نکنند
اینگونه است حال من ، چیزی نپرس
******
یه زمونه ای شده که اگه برا عشقت کوهم بکنی به پای فرهاد بودنت نمیذارن!
میذارن به پای کنه بودنت
*******
خیلی بدم اما بازم با بدیام تا میكنی
این دل سنگی منو توی دلت جا میكنی
اغوش مهربون تو برای من وا میكنی
از خوشحالی پرمیزنی هلهله برپا میكنی